نقش رفتارهای عبادی در بهداشت روانی
نقش رفتارهای عبادی در بهداشت روانی
آیا ایمان و عمل صالح فقط برای رستگاری و آخرت فرد میباشد یا اینکه تاثیراتی در امور دنیوی فرد نیز دارد.
چکیده
در این مقاله آثار رفتارهای عبادی و اخلاقی را بر بهداشت روانی بررسی میکنیم.
برای رستگاری انسان صرفا ایمان و اعتقاد کافی نیست بلکه انجام عمل و رفتارهای شایسته عبادی و اخلاقی نیز لازم است. در قرآن کریم هرجا سخن از ایمان به میان آمده به دنبال آن از عمل صالح نیز صحبت شده است و این خود موید سخن فوق است. اما سوال اینست که آیا ایمان و عمل صالح فقط برای رستگاری و آخرت فرد میباشد یا اینکه تاثیراتی در امور دنیوی فرد نیز دارد.
در تحقیق حاضر این مسئله را به بحث و بررسی گذاشتهایم. مقاله حاضر در شش فصل به بررسی رابطه رفتارهای عبادی، اخلاقی بر بهداشت روان پرداخته است. در فصل اول این مقاله تعریف مختصری از عبادت بیان شده است. در فصل دوم انگیزه های عبادت از دیدگاه آیات و روایات و در فصل سوم انواع عبادت را به همراه چند مصداق بیان کرده است. در فصلهای پایانی این مقاله به بررسی آسیب شناسی عبادت و چگونگی تاثیرهای عبادی بر بهداشت روانی و بررسی مسائل اخلاقی و بهداشت روان پرداخته است.
کلید واژه: رفتارهای عبادی، فضائل اخلاقی، بهداشت روان، آسیب شناسی عبادت، انگیزه های عبادت
مقدمه
در این مقاله به بررسی آثار و فوائدی که رفتارهای دینی بر بهداشت روانی دارد، پرداخته میشود. در توضیح و تبیین رفتارهای دینی باید گفت که رفتارهای دینی به رفتارهایی گفته میشود که نهایت و مقصد آن خداوند و ارتباط اوست. رفتارهای عبادی به معنای ذکرشده در برگیرنده رفتارهای اخلاقی که در تعریف آن گفته شده:رفتارهایی که در رابطه با دیگران انجام میپذیرد، نیز میتواند باشد. چرا که بسیاری از رفتارها و اعمال اخلاقی نیز در مسیر ارتباط با ذات احدیت صورت میپذیرد. یکی از آثار مهم چنین ارتباطی رسیدن به حالت اطمینان، آرامش، نشاط و امیدواریست و دلیل آن را فقط باید در ارتباط با پروردگار جستجو کرد چرا که هیچ ارتباطی سازنده تر، مهمتر و موثرتر از ارتباط با خداوند، نمیتوان یافت. او را باید منبع اصلی و مقصد نهایی و سرچشمهی سلامتی دانست. البته باید توجه داشت که بهداشت روانی با تحقق رفتارهای عبادی میسر نمیشود مگر در سایه باور و اعتقادی صحیح به خداوند و این باورها و اعتقادات صحیح و راسخ افراد است که آنها را در جهت نیل به اعمال و رفتارهای دینی سوق میدهد.
تصور کردنی نیست که انجام رفتارهای عبادی و اخلاقی به یک اندازه از فوائد و آثار مطلوب بهره مند باشند. چه بسا انسانی در سراسر زندگی خود در صدد انجام اعمال عبادی و اخلاقیست ولی هرگز به ساحل امن و آسایش و سلامت نمیرسد. علت این امر را باید در باورها و اعتقادات افراد جستجو کرد. بنابراین درست است که بگوییم، رفتارهای دینی در کسب آرامش و بهداشت روانی موثر است به شرط آنکه باور و اعتقاد و ایمانی پاک و محکم به ذات احدیت داشته باشیم.
1.فصل اول: تعریف عبادت
عبودیت اظهار تزلزل و فروتنی در برابر خداست و عبادت رساتر از آنست زیرا عبادت آخرین درجه تواضع است و تنها شایسته کسی است که نهایت اکرام و نعمت را در حق انسان داشته است و او کسی جز خداوند نیست. (1)
حقیقت عبادت آنست که فرد خود را مملوک پروردگار خویش احساس کند، تسلیم محض او باشد و در مقابل دستورهای او سرکشی و استکبار نکند. طبعا چنین کسی با مشاهده مملوک بودن خود و عظمت مالک خویش، نهایت تواضع و خضوع را در برابر او خواهد داشت در نتیجه، خضوع و تسلیم لازمه معنای عبادت است. (2)
2.فصل دوم: انگیزه های عبادت
یکی از ابهاماتی که پیرامون رفتارهای دینی و به طور کلیتر در رابطه با بهداشت روانی، ممکن است ذهن هر فردی را درگیر سازد، این مسئله است که:اگر به وجود رابطه دین مداری و آرامش و بهداشت روان ایمان دارید، چرا انسانهای دیندارزیادی را مشاهده میکنیم که زندگی آنان سراسر از تنش، اضطراب و ... را پر کرده است. این گونه سوالات و ابهامات از جمله مواردبحث انگیزه عبادت است که میتواند جوابی قانع کننده در مورد آن ارائه کرد.
این بحث را با کلامی از امیرمومنان علی (علیه السلام) آغاز میکنیم که چه زیبا انگیزه های افراد را در انجام رفتارهای عبادی توصیف کردهاند:
*إِنَّ قوماً عَبَد وَ اللّه رَغبَةً فَتِلکَ عِبادَةُ التُّجار و إِنَّ قوماً عَبَد وَ اللّه رَهبَةً فَتِلکَ عبادةُ العبید و إِنَّ قوماً عَبَد وَ اللّه شُکراً فَتِلکَ عبادةُ الاَحرار* گروهی خدا را به انگیزه پاداش میپرستند که این، عبادت تجارت پیشگان است و گروهی او را از ترس میپرستند که این عبادت برده صفتان است و گروهی او را برای سپاسگزاری میپرستند و این عبادت آزادگان است. (3)
و در جایی دیگر ایشان عبادت خود را از نوع سوم میدانند و میفرمایند:
*الهی مَا عَبَدتُکَُ خَوفاً مِن نَارِک وَ لَا طَمَعَاً فِی جَنَتِک بَل وَجَدتُکَ أَهلاً لِلعِباد فَعَبدتُکَ*خدایا من تو را به خاطر بیم از کیفر یا طمع بهشتت عبادت نکردم بلکه چون شایسته پرستش بودی، پرستشت کردم. (4)
تصور افراد از عبادت و اعمال عبادی مختلف است. برخی ذات احدیت را پرستش میکنند برای اینکه در قبال آن گرفتار جهنم نشوند، ترس از آتش اینان را برانگیخته که پروردگار خود را عبادت کنند. گروهی دیگر به طمع بهره مندی از نعمتهای اخروی و به طلب بهشت عبادت میکنند. اما گروهی هستند که خدا را با اخلاص عبادت میکنند یعنی آنها خدا را چون لایق پرستش است میپرستند این گونه انسانها را انسانهای سپاسگزار مینامند. این انسانها حتی اگر بدانند بر فرض مثال بهشت و جهنمی نیز وجود ندارد، باز هم دست از پرستش معبود خود بر نمیدارند.
دو دستهی اول که در قبال دوری از آتش و طلب نعمتهای بهشت عبادت میکنند، عبادت را با انگیزه های مادی میبینند. در واقع ایمان در عبادت دوری از تعلقات دنیوی است پس عبادت این دو دسته با فلسفهی عبادت که قطع از وابستگیهای دنیوی است منافات دارد. براساس این گونه عبادت، آرامش و سکونی را که از ثمرات عبادت واقعی است و با بهداشت روان انسان ارتباط داردبرآورده نمیکند. این امر به دلیل این است که این دودسته فلسفهی عبادت را درک نکرده اند. به همین خاطرگفته میشود که رفتارهای عبادی، دین مداری و رابطه با پروردگار آرامش روانی را در پی دارد چراکه رفتارهای عبادی فرد را از مظاهر دنیوی که مقر و منبع سلب آرامش و... است دور میکند. حال اگر انجام عبادتها نیز صرفا جهت رسیدن به اهداف مادی باشد در این صورت نباید انتظاری فراتر از انگیزه و هدف خود در انجام آن داشته باشیم.
بنابراین عبادتی انسان ساز است که قدرت تحمل، صبر، گذشت، درک و... را در فرد بالا ببرد و عبادتی که این آثار را در پی دارد همان عبادتیست که امیرمومنان علی (علیه السلام) انجام میداده است.
3.فصل سوم: انواع عبادت و بهداشت روانی
رفتارهای عبادی بسیار متنوع هستند و بر خلاف آنچه مردم عامی تصور میکنند متوقف بر اعمالی که با جوارح انجام میشود و اصطلاحا عبادت یدی شمرده میشوند، محسوب نمیشوند. اصولا وقتی بحث از عبادت پیش میآید هر آنچه را که فرد در رابطه با پروردگار و ذات احدیت انجام میدهد را باید عبادت شمرد.
در ادامه اقسام عبادتها را با ذکر مثال توضیح میدهیم که دانستن آن در ایجاد رابطه ای وسیع و گسترده و همه بعدی با پروردگار موثر است.
برخی عبادتها که از شایعترین نوع عبادتها محسوب میشوند آن دسته از عبادتها هستند که فرد با جسم و جوارح به انجام آن همت میگمارد. این قسم از عبادتها به دنبال اهداف خاصی انجام میپذیرد و فلسفه مخصوص به خود را دارند :الفعبادتهای بدنی که دارای مضامین عالی و پرمعنی میباشند و هدف از انجام آنها دوری از فحشا و منکر است مثل نماز، گرچه هر فردی از انجام چنین عبادتهایی بهرهی مخصوص خود را دارند اما هیچ موقع بدون تاثیر نمیباشند. مثلا در مورد نماز باید اشاره کنیم که ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه اثری در او نبخشد، هر چند نمازش صوری باشد و هر چند آلوده به گناه باشد. البته این گونه نماز تاثیرش کم است. این گونه افراد اگر همین مقدار نماز را هم نخوانند از این هم آلوده تر خواهند شد. در روایتی میخوانیم که جوانی از انصار نماز را با پیامبر ادا میکرد اما آلوده به گناهان زشتی بود این ماجرا را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرضه داشتند حضرت فرمود:سرانجام نمازش او را از این اعمال باز میدارد. (5)
بنوع دیگر از عبادتهای بدنی وجود دارند که فلسفه انجام آنها را باِید در پرورش روحیهی خودداری از انجام برخی کارها دانست. از جمله مهمترین این عبادتها، باید به روزه اشاره کرد. فرد روزه دار موظف است از برخی کارها خودداری کند و به خواهشهای نفسانی جواب نه بدهد. مقصود شارع انجام ندادن چند عمل صوری نیست بلکه مقصود او ایجاد این روحیه در انسان می باشددر تمامی لحظات زندگی.
عبادتهای مالی:انواع دیگری از عبادتها نیز وجود دارند که فرد با احوال خودش، رابطه خود را با خدایش برقرار میکند. این نوع عبادت اثرات اخلاقی بسیاری را در فرد پرورش میدهد عباتهایی مثل صدقه، خمس، زکات و ...از این جملهاند. در این نوع از عبادتها ابعادی از انسان همچون، نوع دوستی، گذشت، دل کندن از مادیات و... پرورش مییابد.
برخی عبادتها نه جنبهی مالی دارند و نه جنبهی بدنی: این نوع از عبادتها از ارزشمندترین و پرشورترین عبادتها محسوب میشوند. عبادتهایی که هسته اصلی آنها تفکر و دقت و تأمل در نشانهها و آیات الهی محسوب میشود. احادیث و روایات بسیاری در فضلیت این قسم از عبادت از سایر عبادتها وارد شد.
عن الصادق (علیه السلام) : *أَفضَلُ العِبادَةِ العِلم بِالله*افضل عبادات علم به ذات احدیت است (6)
قال الرضا (علیه السلام) :*لَیسَ العِبادَةُ کِثرَةُ الصَلاةِ وَ الصومِ، إِنَّمَا العِبادِةِ التَفَکُّر فِی أَمرِ اللهِ عَزَّوَجَّلَّ
عبادت (حقیقی) زیادی نماز و روزه نیست بلکه تفکر در اوامر پروردگار است (7)
عن النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :*یا علی لا عبادَةَ مِثلُ التَفَکُّر*ای علی عبادتی مثل و مانند تفکر وجود ندارد (8)
قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) :*لَکُلِّ شَیءٍ غَایَةٌ وَ غَایَةُ العِبادِةِ العَقل*برای هر شیئی نهایتی است و نهایت عبادت عقل و تفکر میباشد (9)
3-1 :نماز
در ادامه برای هریک از انواع اعمال عبادی که در فوق به آن اشاره شده، به ذکر مثالی میپردازیم و رابطه آن را با بهداشت روان متذکر میشویم:
انسان در زندگی در این جهان به عواملی بر میخورد که او را از یاد خدا غافل میکنند. بنابراین باید کاری کرد که دلبستگیها و فریبها، لذتهای دروغین و ظاهری او را به گمراهی نکشاند. علت اصلی غرق شدن انسان در گرداب غفلت را باید در فراموشی هدف آفرینش، فراموشی خدا و خود دانست. نماز این وظیفه مهم را بر عهده دارد. نماز در صبحگاهان در ابتدای روز و در هنگام ظهر بعد از غرق شدن در کارهای روزانه و شب هنگام بعد از یک روز فعالیت و قبل از استراحت، انسان را متوجه خالق هستی، هدف آفرینش و خودش میاندازد. تصور کنید فردی که هدف خود را از آفرینش رسیدن به لقاء الهی میداند با انجام اعمالی که او را در این مهم یاری میکنند، چگونه سرشار از سکون و آرامش میشود. این فرد سعی میکند لحظه لحظه زندگیش در مسیر ارتباط با ذات احدیت قرار گیرد. مسیری که هر فرد از آن خارج شود و یا منحرف شود دچار اضطراب، ناآرامی و استرس میشود. اصولا علت تمامی بیماریهای روانی را باید در دور شدن از مسیر ارتباط با پروردگار دانست و نماز باعث میشود با یادآوریهای مکرر، فرد را در مسیر باقی نگه دارد.
3-2 :دعا و نیایش
*ولا تَفسِدُوا فِی الاَرضِ بَعدَ اصلاحها و ادعوهُ خوفاً و طمعاً إِنَّ رَحمَتَ الله قریبُ من المُحسِنین* در زمِین پس از اصلاح آن فساد نکنید و او را با بیم و امید بخوانید (بیم از مسئولیتها، امید به رحمتش؛ و نیکی کنید) زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. (10)
بدون تردید ارتباط با خدا و دعا و راز و نیاز با او نقش مهمی در سازندگی فرد و اجتماع دارد؛ و اینست که مدعی هستیم رفتارهای عبادی (دعا و نیایش) در بهداشت روانی تاکید گذار است. فردی که با ایمان به ذات احدیت در مقابل او کرنش میکند و با او سخن میگوید، از او میخواهد که در میان سختیها، یاری رسانش باشد، در تنگنا قرار نمیگیرد.
نتیجه:
نعمتهای دنیوی زمانی شیرین و دلچسب هستند که مایه خوشی زندگی باشند و وقتی مایه خوشی زندگی هستند که انسان به وسیله آنها به آرامش برسد. اگر بهترین نعمتها برای انسان آماده باشد اما آرامش نداشته باشد هرگز برای او لذت بخش نیست. این آرامش هم زمانی محقق میشود که در سایه ایمان انجام اعمال عبادی و شایسته بدست آید. کسی که پیوسته خدا را به یاد داشته باشد دیگر از چه چیزی ترس دارد؟ او میداند خداوند همه چیز و کس اوست. او میداند غیر از او مولایی و سرپرستی ندارد. چنین فردی اگر دچار سختیها و مشکلات شود، چون میداند هر چه میرسد از اوست، با دل و جان میپذیرد و آنرا تقدیر الهی میداند. چرا که میداند مولای مهربانش صلاح کارش را میداند. پس اگر چیزی را به او دهد خیر است و اگر چیزی را از او دریغ کند باز در آن خیر است. خداوند تبارک و تعالی با بیانی زیبا این حقیقت را بیان کرده: هر کس کار شایسته ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن در حالی که مومن است او را به حیاتی پاک زنده میداریم و پاداش آنها را مطابق بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد. (44)
در مقابل زندگی کسانی را که از ایمان او بهره ای نبرده اند و او را به فراموشی سپردهاند میفرماید: و هر کسی از یاد من رویگردان شود زندگی سخت و تنگی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم. (45)
اگر بدون اغراق بگوییم انسان فقط در سایه ایمان و عمل صالح، رنگ خوشی و لذت در دنیا را میبیند، بیهوده سخن نگفتهایم. مگر این نیست که او خالق انسان است مگر این نیست که او انسان را آفریده، پس چگونه دور از تصور باشد که آرامش خلقش را با یک فرمول تحقق بخشیده باشد و آن ایمان و عبادت است.
*اَلا به ذکرِ الله تَطمَئِنُ القُلُوب*